شناسهٔ خبر: 61062 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

در برنامه «گفتگوی تنهایی» مطرح شد:

روایت حداد عادل از اعتیادش به کتاب

حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با حضور در برنامه تلویزیونی«گفتگوی تنهایی» گفت: دو کتاب قرآن و حافظ همواره همراه من‌اند و من به خواندن کتاب معتادم؛ اعتیاد به هرچیز ناخوشایند است اما ای کاش همه به کتاب، معتاد شوند.

به گزارش نماینده، غلامعلی حدادعال، رئیس فرهنگستان فرهنگ و زبان ادب فارسی شامگاه گذشته ۳۰ خردادماه در برنامه «گفتگوی تنهایی» حاضر شد و پاسخگوی بعضی پرسش‌های متفاوت بود.  

از او پرسیده شد تا چه اندازه نصیحت شنو هستید و او پاسخ داد: من آن‌چه را که لازم بدانم به جوانان تذکر می دهم. از سوی دیگر نصیحت شنو هم هستم اما درباره این ویژگی بهتر است از دیگران بپرسید. من دایم با خود نجوا می کنم، مرتب خود را ارزیابی می کنم، اگر مرتکب اشتباهی شوم بارها از خودم می پرسیم که چه شد این اتفاق افتاد، هرچند بعضی وقت‌ها دیگران از من گله می کنند که چرا به حرف آنها گوش نمی دهم اما در کل دلم می خواهد انسان نصیحت شنویی باشم.

حدادعادل، به نقل از مهر، در پاسخ به این که آخرین بار چه زمان احساس رضایت کردید، گفت:  من معمولاً احساس رضایت دارم به ویژه زمانی که هیچ نگرانی روحی شخصی وجود ندارد و یک آرامش نسبی حاصل است اما آخرین بار که احساس رضایت عمیقی داشتم مربوط به سفر اخیرم به مکه بود. من هر روز ۶-۷ ساعت را در مسجدالحرام یا مسجدالنبی می گذراندم مخصوصاً یکی از روزها دعای مفصل ابوحمزه ثمالی را خواندم و از ته دل احساس آرامش کردم. هنوز هم وقتی آن روز، آن ساعت و آن مکان را به خاطر می آورم و کعبه را در برابرم مجسم می کنم احساس رضایتی عمیق به من دست می دهد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این که در زندگی روزمره خود چقدر اهل خلوت کردن هستید گفت:  وقتی که من در مجلس یا در محیط اداره خود هستم زمان در اختیار خودم نیست و با دیگران مراوده و ارتباط دارم اما عادت کرده ام و از  سال ها پیش تمرین کرده ام که هر زمان دست دهد با خودم خلوت کنم. من هیچ‌وقت تنها نیستم، همواره با خود هستم، گذشته را مرور می‌کنم، به آینده خودم، به سرنوشت کشورم و به رابطه خودم با خدا می‌اندیشم.

حدادعادل در جواب به این که در این خلوت‌ها چه پاره‌ای از هستی را بر «مدار مهر» می‌بینید؟ بیان کرد: نگاه من به دیگران محبت آمیز است. طبع من با مهر و محبت سازگاری بیشتری دارد و زمانی دچار خشم می شود  که مهر از میان رفته است. وقتی من ظلمی را می‌بینم که به مردم غزه می‌رود دچار خشم می‌شوم و این خشم فرع بر محبت من است. مرتب از خود می‌پرسم من در جایگاه یک انسان چه باید بکنم، مرتب این اتفاقات را ریشه یابی می کنم تا ببینم آدمها دنبال چه هستند، چه کسانی پشت این صحنه ها پنهان شده اند و ما برای جلوگیری از این اتفاقات در جامعه خود چه باید بکنیم.

این پژوهشگر و استاد دانشگاه در پاسخ به این که اصطلاحاتی چون «اسلام طالبانی» در این سال‌ها مرتب به گوش می‌رسد، این نوع از اسلام یا شکل گرفتن گروهی چون «داعش»، حاصل چه نگاهی است؟ گفت: این یک جریان جهانی در عالم اسلام است که موجهای بلند آن در قالب بیداری اسلامی ظاهر شده. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان جهان به این نتیجه رسیدند که با باورهای دینی خود می‌توانند بر شب چیره شوند و برای رسیدن به این پیروزی نیازی به نیروهای چریکی و اقدام مسلحانه ندارد. حالا هم این حرکت‌های تکفیری و جنگ‌های داخلی بین شیعه و سنی، منحرف کردن این خیزش اسلامی به داخل خود جهان اسلام است. برای مثال سوریه همواره در معرض خطر صهیونیست‌ها بوده حالا یک عده چون گروه داعش به نام اسلام می آیند، با کشور مسلمانی چون سوریه می‌جنگند و با اسرائیل هیچ کاری ندارند. اسرائیل هم هر کدام از دو طرف کشته شوند بهره می‌برد و ما با دیدن این فجایع به درد می‌آییم.

حدادعادل، در بخش دوم سخنان خود، پاسخگوی پرسش‌هایی از جنسی متفاوت و بیشتر در ارتباط با زبان و ادب پارسی بود. از او پرسیدند به کار بردن کلمات فارسی، کار دشواری نیست و او گفت: این‌گونه سخن گفتن برای من آسان شده چون هم به زبان پارسی علاقه دارم هم اهمیت آن را درک کرده‌ام. من پاسداشت این زبان را وظیفه هر ایرانی می‌دانم و گاهی فکر می‌کنم، زبان، موج دریای روح است.

او در ادامه بیان کرد: هر انسانی یک دنیای بیرونی دارد و یک عالم دورنی؛ درون هر انسان کاملا دور از دسترس دیگران است و زبان، آن چیزی است که این دو دنیا را به هم پیوند می‌دهد. زبان، تنها یک صوت نیست؛ بیان‌کننده وجود ما و پیام فکر و ذهن است و دو کتاب همواره، همراه من‌اند: قرآن و حافظ و من به خواندن کتاب معتادم و اعتیاد به هرچیز ناخوشایند است اما ای کاش همه به کتاب، معتاد شوند.

حدادعادل در پاسخ به این‌که تا چه اندازه در حشرونشر با دیگران انسان راحتی هستید گفت:من تلاش کرده‌ام در ارتباط با دیگران، آدم خشکی نباشم. حتی گاهی خودم را سرزنش می‌کنم که زیاد با آدم‌ها شوخی می‌کنم. سعی می‌کنم به حرف افراد گوش کنم و عجولانه تصمیم نگیرم و با خوش‌بینی به دوستان و اطرافیان خود نگاه کنم.

از او پرسیده شد: اگر پریشان‌حال شوید با چه چیز آرام می‌گیرید و حدادعادل در پاسخ گفت: با«الا بذکرالله تطمئن‌القلوب»؛ این آیه مرا آرام می‌کند. انسان امروز گاهی فراموش می‌کند که یاد خدا، آرامش می‌‌دهد و حرص و زیاده‌خواهی، چیزی است که او را به هم می‌ریزد و آشفته می‌کند. بهتر است غمخوار خود باشیم و کمتر غم روزگار خوریم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تقوا را پرکننده فاصله میان نظر و عمل دانست و افزود: گاهی میان دانسته‌ها و توانسته‌های ما فاصله می‌افتد؛ چیزی را به زبان می‌آوریم اما کمتر به آن عمل می‌کنیم و تقوا آن چیزی است که این فاصله را پر می‌کند.

او خود را شخص رمانتیکی دانست و گفت: من به هرچه نگاه می‌کنم، دنبال زیبایی‌های آن هستم. کمتر اتفاق می‌افتد بر زمین، پر پرنده‌ای ببینم و نایستم و آن پر را عزیز ندارم یا از کنار جوی آبی بگذرم و از دیدن گل‌های خودرو به وجد نیایم. من دو چیز را عاشقانه دوست دارم بارا را و کودکان را... ا. چون عاشقی که سر از پنجره بیرون می‌آورد و آمدن معشوق را انتظار می‌کشد در روزهای ابری، منتظر باریدن بارانم و بچه‌ها را دوست دارم و لذت می‌برم که شاهد رشدشان باشم.

نظرات مخاطبان 0 1

  • ۱۳۹۳-۰۴-۳۱ ۱۴:۳۵فراض 0 0

    خدا حفظشون کنه.
                                

نظر شما